کوچینگ, افزایش عملکرد

خبر خوب! قدرت اراده شما محدود نیست!

قدرت اراده

این روزها افراد از احساس تهی بودن و خستگی ذهنی و روحی مضاعف شکایت بسیاری می‌کنند. با این حال، بر اساس نظریه‌ای که روان‌شناسان آن را “فرسایش قدرت اراده” Ego Depletion می‌نامند، این عبارات، دیدگاه کاملاً نادرستی را درباره قدرت اراده القا می‌کنند. برخلاف این نظریه، اگر بدانید چطور از قدرت اراده‌تان عاقلانه استفاده کنید، خواهید دید که این منبع تحلیل‌پذیر نیست.

نظریه فرسایش قدرت اراده Ego Depletion

بر اساس نظریه”فرسایش قدرت اراده”، حفظ اراده نیاز به منبع انرژی ذهنی دارد که این منبع قابل تخلیه شدن است.

در این زمینه روان‌شناسی به نام «رُی بائومیشتر Roy Baumeister» به همراه دیگر همکارانش آزمایش جالبی را انجام دادند. در این آزمایش شرکت‌کنندگان به سه گروه تقسیم شدند.

در اتاقی که به‌عنوان محل آزمایش انتخاب‌شده بود، کیک‌های شکلاتی پخته بودند؛ به‌طوری‌که بوی آن، فضای اتاق را پرکرده بود. برای دو گروه از شرکت‌کنندگان که در اتاق حضور داشتند، دو نوع خوراکی روی میز قرار دادند، یک ظرف حاوی کیک شکلاتی و یک ظرف حاوی تربچه‌های قرمز و سفید. گروه سوم که به‌عنوان گروه کنترل در نظر گرفته‌شده بود در این اتاق حضور نداشت و فقط در قسمت آزمون حل معما شرکت کردند.

از هر گروه شرکت‌کننده در اتاق خواسته شد که تنها یکی از خوراکی‌ها را استفاده کنند. بعد از چند دقیقه از آن‌ها خواسته شد که به حل معمایی که طراحی‌شده بود، بپردازند. در این آزمایش متوسط زمان دست کشیدن از حل معما اندازه‌گیری شد.

گروهی که تربچه مصرف کرده بودند نسبت به گروهی که کیک مصرف کرده بودند و گروه کنترل، سریع‌تر از حل معما دست کشیدند؛ چراکه آن‌ها با صرف انرژی برای خودداری از خوردن کیک، قسمتی از انرژی ذهنی خود را ازدست‌داده و دچار خستگی ذهنی شده بودند.

اما از سوی دیگر تحقیقاتی که اخیرا انجام شده‌اند نشان می‌دهند که قدرت اراده مانند بنزین در باک بنزین نیست یا مانند شارژ باتری تمام نمی‌شود.

حال این سوال مطرح می‌شود: اگر قدرت اراده یک منبع محدود نیست، پس چیست؟

به بیانی عملی تر، “وقتی احساس می کنیم کمبود اراده داریم، چگونه به خودمان برای انجام کارها انگیزه بدهیم؟

مایکل اینزلیخت Michael Inzlicht، استاد روان‌شناسی در دانشگاه تورنتو و پژوهشگر آزمایشگاه علوم اعصاب اجتماعی تورنتو، درک توسعه یافته ای از اراده را ارائه می‌دهد که شبهات را از بین می‌برد. او با نظریه فرسایش اراده مخالف است و معتقد است که قدرت اراده ما یک منبع محدود نیست؛ در عوض بیشتر شبیه به یک احساس است.

همان‌طور که منابع شادی یا خشم ما تمام نمی‌شوند، قدرت اراده بر اساس آن‌چه که بر ما رخ می‌دهد کاهش یا افزایش می‌باید. اینطور نیست که برخی از افراد دارای مخزن اراده بزرگتری نسبت به دیگران باشند. برخی افراد به سادگی در مدیریت خلق و خوی و احساسات خود بهتر عمل می‌کنند. این یک مهارت است، نه یک منبع. 

نگاهی جدید به قدرت اراده

دیدن قدرت اراده از دریچه‌ای متفاوت، پیامدهای عمیقی بر نحوه‌ تمرکز ما دارد. به عنوان مثال، اگر انرژی ذهنی بیشتر شبیه یک احساس باشد تا سوخت در باک، می توان آن را مدیریت کرد و از آن استفاده کرد.

به عنوان مثال، برای تعیین میزان کنترلی که افراد در مورد میل خود به سیگار، مواد مخدر یا الکل احساس می‌کنند، محققان یک نظرسنجی استاندارد به نام باورهای هوس‌انگیز طراحی کردند.

این ارزیابی بر اساس موادی که شرکت‌کننده مصرف می‌کند اصلاح می‌شود و گزاره‌هایی مانند “وقتی میل شدیدم به … شروع شد، دیگر کنترلی بر رفتارم نداشتم” و “هوس هایم قوی تر از قدرت اراده ام بودند” را برای امتیازدهی به شرکت‌کننده ارائه می‌کرد.

این که چگونه مردم به این گزاره‌ها امتیاز می‌دهند، نه تنها وضعیت فعلی آن‌ها را بررسی می‌کند، بلکه اطلاعات زیادی درباره احتمال این‌ که آن‌ها همچنان معتاد بمانند، در اختیار محققان قرار می‌دهد. شرکت‌کنندگانی که نشان می‌دهند با گذشت زمان احساس قدرت بیشتری می‌کنند، احتمال ترک کردن را افزایش می‌دهند.

در مقابل، مطالعاتی که روی مصرف‌کنندگان متامفتامین و سیگاری‌ها انجام شد، نشان داده که کسانی که معتقد بودند قدرت مقاومت ندارند، پس از ترک سیگار، به احتمال زیاد از مسیر ترک کردن خارج می‌شوند. منطق این داستان تعجب‌آور نیست، بلکه میزان تاثیر آن قابل توجه است.

پژوهش منتشر شده در مجله مطالعات الکل و مواد مخدر نشان داده که افرادی که معتقد بودند در مبارزه با هوس‌های خود ناتوان هستند، احتمال بیشتری برای لغزش به سمت نوشیدن و مصرف مجدد مواد مخدر دارند.

باور اشخاص معتاد نسبت به ناتوانی‌شان در ترک کردن، به اندازه تعیین میزان تمایل ایشان به بازگشت به مصرف مجدد مواد و وابستگی فیزیکی‌شان مهم بود.

طرز فکر مهم است

اجازه دهید که نگرش شما و طرز تفکرتان مهم تر از وابستگی فیزیکی شما باشد. مکالمه‌ای که ما با خودمان داریم بسیار مهم است. برچسب زدن به خود به عنوان کسی که خودکنترلی ضعیفی دارد در واقع منجر به کاهش خودکنترلی می‌شود. بنابراین به جای این که به خودمان بگوییم علت شکست ما این است که به نوعی کمبود داریم، باید هنگام گفتگوی درونی، با مهربانی و توجه مثبت بی‌قیدوشرط، به خود شفقت بورزیم.

مطالعات بسیاری نشان می‌دهد که افرادی که شفقت‌ورزی به خود دارند در زندگی بیشتر احساس خوشبختی می‌کنند.

گزارشی در سال 2015 مبتنی بر 79 مطالعه که به پاسخ بیش از شانزده هزار داوطلب پرداخته بود، نشان داد افرادی که در مواجهه با شکست‌ها و کاستی‌های درونی‌شان نگرش مثبت و خودمراقبتی دارند، عموما انسان‌های شادتری هستند.

همچنین پژوهش دیگری نشان داده که تمایل افراد به سرزنش خود، همراه با میزان نشخوار فکری آن‌ها نسبت به یک مشکل، می‌تواند رایج‌ترین عوامل افسردگی و اضطراب باشد.

میزان تاثیر شفقت‌ورزی فرد به خود در توسعه افسردگی و اضطراب نسبت به سایر عوامل برهم زدننده‌ زندگی افراد (مانند: رویدادهای آسیب‌زای زندگی، سابقه بیماری روانی خانوادگی، موقعیت اجتماعی پایین، تنهایی، کمبود حمایت اجتماعی)، بسیار بیشتر است.

خودمهربانی

کنترل قدرت شفقت‌ورزی به خود

خبر خوب این است که با استفاده از قدرت‌شفقت ورزی به خود می‌توانیم نحوه صحبت کردن‌مان را با خود تغییر دهیم. این به این معنی نیست که دیگر منقلب نخواهیم شد. همه افراد گاهی دچار حواس‌پرتی می‌شوند. مهم این است که مسئولیت اعمال خود را به عهده بگیریم، بدون اینکه درون خودمان را از حس گناه و سرزنش انباشته کنیم. این احساسات بد، ما را بیشتر به فرار از حس شرم و حواس‌پرتی سوق می‌دهد. شفقت به خود با شکستن چرخه معیوب استرس که اغلب همراه با شکست تجربه می‌شود، افراد را در برابر ناامیدی تاب‌آورتر می‌کند.

به خودتان بیشتر اعتبار دهید

اگر متوجه شدید که فکر می‌کنید از نظر اراده یا تمرکز کمبود دارید، به یاد داشته باشید که واقعاً این طور نیست.

یک راه سالم‌تر برای مقابله با کمبود انگیزه این است که به خود بگویید: «بهتر شدن در چیزی این گونه است» و «تو در مسیر هستی».

ما می‌توانیم از شفقت‌ورزی به خود برای رد کردن یا قطع کردن صدایی که درونمان می‌گوید ما کافی نیستیم استفاده کنیم. با این حال مجبور نیستیم هرچه را که به فکر ما خطور می‌کند باور کنیم.

بیشتر بخوانید: چگونه با خودمهربانی و شفقت به خود صدای انتقادگر درونمان را خاموش کنیم؟

ما می‌توانیم به جای واکنش نشان دادن به محرک‌های درونی‌مان در مورد ناراحتی خود تامل کنیم. اگر باور داشته باشیم که از نظر اراده و خویشتن‌داری کمبود داریم آنگاه واقعا کمبود خواهیم داشت. اگر تصمیم بگیریم که در برابر وسوسه‌ها عاجز و ناتوان هستیم، این امر تحقق میابد. اگر به خود بگوییم که ذاتاً کمبود داریم، هر کلمه‌اش را باور خواهیم کرد.

خوشبختانه، شما می‌توانید انتخاب کنید که این روایت نادرست را باور نکنید. شما فقط زمانی ناتوان هستید که باور کنید ناتوان هستید.

مقاله از : نیر ایال – نویسنده کتاب ذهن حواس‌جمع

امتیاز دهید

مطالب مرتبط