خودشناسی

منبع کنترل: چگونه بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌توانید آن را مدیریت کنید

منبع کنترل درونی

دخترم به تازگی ذرت کاراملی را از فر بیرون آورده بود و بوی بسیار شیرین و دلچسبش تقریباً غیرقابل مقاومت بود. علیرغم این‌که می‌دانستم این به رژیم غذایی من کمکی نمی‌کند، به دنبال مزه کردن آن بودم. اما به جای این‌که با مهربانی یک مقدار کم ذرت بخواهم، داد زدم: “لعنت به این ذرت کاراملی!”

انتقاد به کار دخترم باعث ناراحتی من شد و اگر با خودم صادق باشم، الگوی خوبی برای رفتار یک بزرگ‌تر نبودم. این وظیفه دخترم نبود که آنچه را در دهانم می‌گذارم مدیریت کند و مطمئناً وظیفه ذرت کاراملی هم نبود. با این حال، من ذرت کاراملی را برای وسوسه شدنم سرزنش می‌کردم، به جای اینکه مسئولیت اصرارهایم را به عهده بگیرم. من منبع کنترل بیرونی داشتم.

واکنش شما به رویدادهای زندگی، به ویژه نحوه توضیح و تفسیر آن‌ها و این که منبع کنترل را کجا قرار می‌دهید، به طور قابل توجهی بر نتایج زندگی شما تأثیر می‌گذارد.

البته، یک پیوستگی وجود دارد. هیچ کس فکر نمی‌کند زندگی او صد در صد تحت کنترل او باشد. اما جهت‌گیری ما نسبت به آنچه معتقدیم بر زندگی ما اثر می‌گذارد، تأثیر عمیقی بر ما دارد.

روانشناسان از این مفهوم به عنوان “مرکز / منبع کنترل” Locus of Control یاد می‌کنند، اصطلاحی که توسط روانشناس جولیان روتر در دهه 1960 ابداع شد.

افراد با منبع کنترل بیرونی معتقدند که نیروهای خارجی مانند: سرنوشت، شانس، شرایط، ذرت کاراملی و …، مسئول رویدادهای زندگی‌شان هستند. در مقابل، کسانی که باور به منبع کنترل درونی دارند، معتقدند که تصمیمات و تلاش‌های شخصی آن‌هاست که بیشتر زندگی‌شان را هدایت می‌کند.

جالب اینجاست که شما می‌توانید در مورد یک حوزه از زندگی خود یک منبع کنترل بیرونی داشته باشید اما در مورد حوزه‌ی دیگر یک منبع کنترل درونی داشته باشید. به طور مثال: ممکن است فکر کنید سلامت شما کاملاً ژنتیکی است و تحت تأثیر انتخاب‌های شما قرار نمی‌گیرد، اما فکر می‌کنید موفقیت شغلی شما ارتباط مستقیم با سخت‌کوشی شما دارد.

چگونه منبع کنترل شما بر رفتار شما تاثیر می‌گذارد؟

اگر فکر می‌کنید یافتن شریک زندگی به سرنوشت بستگی دارد، ممکن است نیازی به جستجوی فعال، ملاقات و شناخت افراد جدید نداشته باشید. اما اگر فکر می‌کنید کنترلی روی آن دارید، ممکن است تلاش بیشتری کنید تا خودتان را در معرض تجربه قرار دهید. در زمینه‌های حرفه‌ای، اگر فکر می‌کنید ارتقاء تا حد زیادی خارج از کنترل شما است، مجبور نخواهید شد آن را دنبال کنید. اگر آن را نتیجه تلاش‌های خود می‌بینید، به احتمال زیاد برای ارائه کار خوب تلاش خواهید کرد.

مطالعات بی‌شماری اهمیت منبع کنترل را در تعیین پیامدهای متعدد زندگی نشان داده‌اند. برای مثال، نشان داده شده است که ادراکی که کودکان ده ساله از فعالیت خود دارند، به طور قابل توجهی پیامدهای سلامتی آن‌ها را در سی سالگی پیش بینی می‌کند، از جمله چاقی، سلامت فیزیکی و ناراحتی روانی. کسانی که در دوران کودکی منبع کنترل درونی بیشتری دارند، در آینده کمتر با خطر سلامتی مواجه می‌شوند. منبع کنترل درونی همچنین با بهزیستی روانشناختی و موفقیت تحصیلی و حرفه‌ای مرتبط است.

با این حال، هیچ منبع کنترل “درستی” وجود ندارد، حتی اگر مطالعات به طور کلی نشان دهند که داشتن یک منبع کنترل درونی سودمند است. افراط در هر دو حالت می‌تواند معایبی داشته باشد. هر کجای این طیف قرار بگیرید، درک جهت‌گیری‌تان و این‌که چگونه ممکن است رفتار شما را شکل دهد، مفید است.

منبع کنترل خود را کشف کنید

برای درک سریع از جایی که در این طیف قرار می‌گیرید، در نظر بگیرید که کدام گروه از عبارات زیر بیشتر در مورد شما صدق می‌کند.

منبع کنترل بیرونی:

  • بسیاری از اوقات ممکن است حد تصمیم‌گیری ما در حد انجام شیر یا خط با سکه باشد.
  • خیلی وقت‌ها احساس می‌کنم که تأثیر کمی بر اتفاقاتی که برایم می‌افتد دارم.
  • تلاش زیاد برای راضی کردن مردم فایده‌ای ندارد. اگر کسی بخواهد، شما را دوست خواهد داشت.
  • متأسفانه، ارزش یک فرد اغلب بدون توجه به این که چقدر تلاش می‌کند ناشناخته می‌ماند.
  • گاهی اوقات نمی‌توانم بفهمم معلمان بر چه مبنایی نمره می‌دهند.

منبع کنترل درونی:

  • در مورد من، رسیدن به چیزی که می‌‌خواهم بسیار کم یا در بعضی مواقع اصلاً ربطی به شانس ندارد.
  • برایم غیرممکن است که باور کنم فرصت یا شانس نقش مهمی در زندگی من دارند.
  • مردم تنها هستند زیرا سعی نمی‌کنند دوستانه برخورد کنند.
  • در درازمدت، در این دنیا مردم احترامی را که سزاوار آن هستند، دریافت می‌کنند.
  • ارتباط مستقیمی بین میزان سخت درس خواندن و نمرات من وجود دارد.

بیشتر بخوانید: ۷ روش برای این که مسائل را کمتر شخصی سازی کنیم

درک نقاط قوت و ضعف منبع کنترل

روانشناسان عموماً موافق‌اند که اگرچه منبع کنترل ما تا حد زیادی از طریق تجربیات پاداش و تنبیه در دوران کودکی ایجاد می‌شود، اما ساختاری انعطاف‌پذیر است که می‌تواند در طول زندگی ما تغییر کند. اگرچه، تحقیقات زیادی در مورد مداخلات هدفمند برای تغییر منبع کنترل انجام نشده است، با این حال، ما می‌توانیم متوجه شویم که چگونه منبع کنترل ما ممکن است بر زندگی ما تأثیر بگذارد و می‌توانیم برای کاهش تاثیرات منفی آن تلاش کنیم.

اگر منبع کنترل بیرونی دارید

خبر خوب: اگر جهت گیری بیرونی بیشتری دارید، ممکن است هم تمایل بیشتری به رها کردن همه چیز داشته باشید و هم در به اشتراک گذاشتن کار با دیگران بهتر باشید. از سوی دیگر، ممکن است انگیزه کمتری برای صرف زمان و تلاش برای انجام کارها داشته باشید، زیرا احساس می‌کنید خارج از کنترل شما هستند.

در اینجا چند استراتژی وجود دارد تا مطمئن شوید که منبع کنترل شما مانع شما نمی‌شود:

  1. مسئولیت پذیری را تمرین کنید. وقتی اتفاقی رخ می‌دهد چه خوب چه بد، به عقب برگردید و فکر کنید چه نقشی در آن بازی کردید. هم نیروهای بیرونی و هم نیروهای درونی کمک کننده را شناسایی کنید.
  2. باورهای منبع کنترل بیرونی را دریابید و آن‌ها را به چالش بکشید. وقتی متوجه شدید که چیز بدی را به گردن نیروهای خارجی می‌اندازید یا شانس را عامل موفقیت خود می‌دانید، حواستان به داستان‌هایی باشد که برای خودتان تعریف می‌کنید و نقش خود را در این نتایج دوباره ارزیابی کنید.
  3. از تفکر سیاه و سفید یا صفر و یک بپرهیزید. شما به ندرت بر روی آن‌چه اتفاق می‌افتد کنترل دارید. در هر موقعیتی ذهن خود را به روی مناطق خاکستری باز کنید.
  4. بنویسید. نوشتن می‌تواند راهی عالی برای دیدن افکارتان به صورت عینی باشد. اگر بتوانید روی کاغذ یک تحلیل ذهنی انجام دهید، می‌توانید تصویر واضح‌تری از نحوه تفکر خود در مورد یک موقعیت به دست آورید که می‌تواند به تمرین همه استراتژی‌های بالا کمک کند.
  5. طرز فکر خود را تغییر دهید. در حالی که مکان کنترل مداخلات به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است، روی مداخلات ذهنی مطالعه شده است، و هم‌پوشانی زیادی بین این دو وجود دارد. برای بهبود خودعاملیتی، انگیزه و انعطاف‌پذیری در مورد آن بیاموزید و آن را پرورش دهید.

بیشتر بخوانید: خبر خوب! قدرت اراده شما محدود نیست!

اگر منبع کنترل درونی دارید

اگرچه یک مرکز کنترل درونی فواید زیادی مانند: انگیزه، سلامتی و موفقیت دارد اما هنوز هم مشکلاتی وجود دارد که باید مراقب آن‌ها بود.

نحوه اجتناب از این مشکلات:

  1. برون‌سپاری کنید. کسانی‌ که بیشتر به طیف منبع کنترل درونی خود تکیه می‌کنند ممکن است برای‌شان تفویض اختیار دشوار باشد، زیرا به احساس کنترل شدن عادت ندارند. سعی کنید وظایف خود را با دیگران به اشتراک بگذارید تا این که هر کار کوچکی را خودتان انجام دهید.
  2. رها کنید. وقتی تصور می‌کنید که زندگی تا حد زیادی تحت کنترل شماست، ممکن است بیش از معمول خودتان را سرزنش کنید. زمانی را به تأمل در مورد عوامل داخلی و خارجی در موقعیت‌ها اختصاص دهید و سپس ادامه دهید. نشخوار کردن در مورد نقش خود در چیزی می‌تواند غیرمولد و دلسرد کننده باشد.
  3. “چیزاهای قابل کنترل را کنترل کنید.” این عبارت که شعار بسیاری از ورزشکاران حرفه‌ای است، به ما یادآوری می‌کند که می‌توانیم متغیرهای خاصی را کنترل کنیم اما متغیرهای دیگر را نمی‌توانیم. برای کنترل آن‌چه می‌توانید تلاش کنید، اما با غیرقابل کنترل‌ها و تأثیر اجتناب‌ناپذیر آن‌ها صلح کنید.

صرف نظر از جایی که روی طیف کنترل قرار دارید، احتمالاً از دانستن اینکه جهت‌گیری شما بر زندگی شما تأثیر می‌گذارد و چگونه می‌توانید از دام‌هایی که ممکن است شما را به آن سوق دهد اجتناب کنید، بهره خواهید برد.

مقاله از نیر ایال
امتیاز دهید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *