تغییر شغل و محل کار، یک چالش عاطفی است.
گذارهایی مانند تغییر شغل، تغییر محل کار یا بازنشستگی از شغل فعلیمان معمولاً بسیار سختتر از آن چیزی است که تصور میکنیم. رها کردن در صحبت راحت است، اما هنگام عمل که میرسد انجام آن سخت است. درک جنبه عاطفی خارج شدن از آن موقعیت دشوار است. یک مدیر بازاریابی در جلسه اخیری که در شرکت او داشتم، به طور مختصر این معضل را برای ما این گونه بیان کرد:
او گفت: “شغل من بهترین دوستم بود و ترک بهترین دوست واقعاً دشوار است.”
من چهرهی پرمعنی و پربار این رهبر خارقالعاده را در حالی که احساسات شخصی خود را در مورد ترک شغل و سازمانش مطرح میکرد تماشا کردم. افراد دیگر در اتاق نیز تکتک کلمات او را با دقت دنبال میکردند.
در ادامه گفت: “به نظر میرسید که در کارم هر چند سال یکبار ترفیع میگرفتم. عاشق شرکت، همکارانم و مشتریانم بودم. رفتن به سر کار برای من لذت بخش بود. یک روز زمان رفتن فرا رسید و بسیار دردناک بود. فرصتی پیش آمده بود که نمیتوانستم از آن بگذرم و باید کارم را ترک میکردم و میرفتم.”
مهم نیست در کجای حرفهی خود هستید یا نسبت به شغل فعلی و همکاران خود چه حسی دارید، خوب است به این فکر کنید که اگر موقعیت فعلی خود را ترک کنید چه کاری ممکن است انجام دهید و ترک کردن برای شما چه حسی خواهد داشت.
ممکن است برای کسانی که از شغلشان ناراضی هستند، تغییر شغل تنها تجربهی شادمانی باشد. در کنار این حقیقت ممکن است یک یا دو نفر وجود داشته باشند که وقت رفتن، برای آنها دلتنگ شوند یا برای قسمت خاصی از کارشان که واقعاً از آن لذت میبردند، دلشان تنگ شود. برای کسانی که مانند مدیر بازاریابی ما واقعاً عاشق کار خود هستند، رفتن به یک سِمت کاری دیگر ممکن است تصمیمی بسیار احساسی باشد و مهم است که قبل از اقدام به تغییر شغلشان، به خوبی در مورد این تصمیم فکر کنند.
چطور برای تغییر شغلمان تصمیم بهتری بگیریم؟
در ادامه سه سوال مطرح شده است که باید هنگام سنجیدن تصمیم جدید از خودتان بپرسید :
- آیا این کار کمکی به من خواهد کرد؟
- آیا معنا پیدا خواهم کرد؟
- ایا این کار باعث شادمانی من میشود؟
سپس بیایید در مورد بازنشستگی فکر کنیم:
امروزه انسانها بیشتر از قبل عمر میکنند و در سن 65 سالگی خیلی بیش از پیش سلامت هستند. اگر انگیزه و انرژی لازم برای تبدیل شدن به یک انسان موفق را دارید، بعید است این ویژگیها پس از ترک شرکت و شغلتان متوقف شود پس بهتر است برای یک دوران بازنشستگی فعال برنامهریزی کنید.
من دریافتهام که بیشتر مردم نمیخواهند تمام روز «هیچ کاری انجام ندهند». ما امیدها و رویاها، اهداف و جاهطلبیهای زیادی داریم. میخواهیم در دنیا مشارکت داشته باشیم و آن را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم، نه آن که از این سبک زندگی بازنشسته شویم و فقط در اوقات فراغت باشیم. برای اکثر ما دیر خوابیدن، استراحت در ساحل، بازی گلف و تنبلی در تمام طول روز در کوتاه مدت عالی است، اما در دراز مدت جذابیت کمی دارد.
بیشتر بخوانید: چرا به یک ابرقهرمان شخصی نیاز دارید؟
شادترین مدیرانی که ملاقات کردهام بعد از گذارشان به مرحله جدید، هنوز هم به جهان کمک میکنند و مشارکت دارند. آنها فقط بر روی آن چه دیروز انجام دادهاند تامل نمیکنند؛ بلکه در آن چه امروز انجام میدهند معنا و رضایت پیدا میکنند.
در مورد زندگی پس از کار فکر کنید و به سوالات زیر پاسخ دهید:
- چگونه میتوانم به کمک و مشارکت ادامه دهم؟
- چگونه میتوانم معنا پیدا کنم؟
- چه چیزی من را خشنود میکند؟
شما ممکن است 20 سال یا بیشتر پس از پایان کار اول خود فرصت زندگی داشته باشید. چگونه میتوانید این زمان را برای خود و اطرافیانتان مفید و موثر کنید؟
اکنون زمان خوبی برای شروع برنامهریزی است.