کوچینگ

چگونه در فردی که علاقه‌ای به تغییر کردن ندارد، انگیزه ایجاد کنیم؟

تغییر
هر از چند گاهی با کسی برخورد می‌کنیم که نمی خواهد تغییر کند. چگونه می‌توانیم به آن‌ها انگیزه بدهیم تا حتی وقتی نمی‌خواهند، بتوانند تغییر کنند؟ چه کاری می‌توانیم انجام دهیم تا آنها را متقاعد کنیم که این تغییر برای آن‌ها خوب است؟
هیچ کاری!
آیا تا به حال سعی کرده اید رفتار فرد بزرگسالی را که مطلقاً هیچ علاقه‌ای به تغییر نداشته است، تغییر دهید؟ چقدر در تلاش برای “تغییر باور اعتقادی” خوش شانس بوده‌اید؟ آیا تا به حال سعی کرده‌اید رفتار همسر، شریک یا والدینی را که علاقه‌ای به تغییر ندارند، تغییر دهید؟ چه تجربه‌ای کسب کردید؟
حدس من این است که اگر تا به حال سعی کرده‌اید رفتار شخص دیگری را تغییر دهید و آن شخص نمی خواهد تغییر کند، به طور مداوم در تغییر رفتار او ناموفق بوده‌اید. حتی ممکن است شخصی را که می‌خواستید تعلیم دهید تا تغییر کند، با خودتان بیگانه کرده باشید.
اگر این موضوع برای آن‌ها بی‌اهمیت است، وقت خود را تلف نکنید.
تحقیقات در مورد کوچینگ واضح و سازگار است. کوچینگ زمانی بسیار موفق است که برای افراد بالقوه‌ای که می‌خواهند پیشرفت کنند به کار گرفته شود، نه این که برای افرادی که علاقه ای به تغییر ندارند اعمال شود. این امر چه به عنوان یک کوچ حرفه‌ای عمل کنید یا یک مدیر یا یکی از اعضای خانواده یا یک دوست، برای شما صدق می‌کند.

زمان شما بسیار محدود است. زمانی که برای تغییر دادن افرادی که اهمیتی به تغییر نمی‌دهند تلف می‌کنید، زمانی است که از افرادی که می‌خواهند تغییر کنند ربوده شده است.

به عنوان مثال، در دره استیشن، کنتاکی، مادرم یک معلم برجسته‌ی پایه‌ی کلاس اول بود. در ذهن مادرم، من همیشه کلاس اولی بودم، همچنین پدرم و سایر اقوام نیز به چشم او کلاس اولی بودند. او همیشه همه را اصلاح می‌کرد.

اسم پدرم بیل بود. مادرم همیشه وقتی او کار اشتباهی انجام می‌داد، او را سرزنش می‌کرد و می‌گفت: «بیل! بیل!». بعد از آن ما یک پرنده‌ی سخنگو خریدیم. در مدت زمان بسیار کوتاهی، پرنده شروع به جیغ زدن کرد: «بیل! بیل!». حالا پدرم را پرنده اصلاح می‌کرد!

سال‌ها گذشت. وقتی مادرم جمله‌ی معیوب او را برای هزارمین بار تصحیح کرد، پدر آهی کشید و گفت: «عزیزم، من 70 سال دارم. رهایم کن.”
اگر هنوز در تلاش برای تغییر افرادی هستید که علاقه ای به تغییر ندارند، از توصیه پدرم استفاده کنید. رهایش کنید!
یادداشتی از مارشال گلداسمیت

بیشتر بخوانید: کتاب موجو نوشته مارشال گلداسمیت

بیشتر بخوانید: کتاب محرک‌ها، نوشته مارشال گلداسمیت

امتیاز دهید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *