خودشناسی, کوچینگ

10 نکته برای این که زندگی در ترس را متوقف کنیم

زندگی در ترس

ترس از شکست، ترس از طرد شدن یا ترس از این که کافی نباشیم. ترس جریان مشترکی است که در تمام زندگی ما جاری است و اگر اجازه دهیم، ترس می‌تواند ما را در زندانی که راحت است و در آن مسائل قابل پیش‌بینی هستند محبوس نگه دارد تا ما را از دستیابی به پتانسیل واقعی خود باز دارد. زندگی با ترس باعث ایجاد یک معمای مضاعف می‌شود که در آن شما با وضعیت موجود سازگار نیستید و در عین حال از دنبال کردن چیز بهتری می‌ترسید.

اما راهی نیز وجود دارد که ترس می‌تواند به ما هدف ارزشمندی را ارائه کند.  می‌تواند به ما کمک کند از ناامیدی عبور کنیم تا به زندگی مورد نظر خود برسیم. درست است، اگر به آن اجازه دهید، ترس می‌تواند به ابزاری برای دستیابی به رضایتمندی تبدیل شود. کشف کنید که چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید. یا بهتر از آن، چگونه از ترس به عنوان الهام نهایی خود استفاده کنید.

انواع ترس

برای اینکه با ترس زندگی نکنیم، ابتدا باید دلیل روانشناختی پشت آن را بدانیم تا بتوانیم بر علیه‌اش اقدام کنیم. تا حدی، ترس و اضطراب در روان یک انسان سالم جای دارند. ترس شدید یک احساس طبیعی است که نشان دهنده یک تهدید بالقوه برای امنیت فیزیکی یا عاطفی شماست. اگر زمانی دچار تصادف شدید، احساس کردید تحت تعقیب قرار گرفته‌اید یا تهدید فوری دیگری را تجربه می‌کنید، متوجه خواهید شد که خون شما سریع‌تر شروع به پمپاژ می‌کند. آدرنالین از رگ‌های شما عبور می‌کند. هوشیاری بالا به شما امکان می‌دهد برای نجات خود یا دیگران سریع اقدام کنید. ترس شدید یک پاسخ طبیعی است که به اجداد ما کمک کرد تا زنده بمانند.

نوع دیگری از ترس وجود دارد که زمانی رخ می‌دهد که واکنش شدید ترس بیش از حد حساس شود. این ترس مزمن یا ترس غیرمستقیم نامیده می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که ما به طور مداوم در معرض رویدادهای سطح پایین و در عین حال استرس‌زا هستیم. ممکن است اخبار زیادی در مورد جنگ، اختلافات سیاسی یا آخرین اکتشافات بیماری مشاهده کنیم که باعث می‌شود رویدادهای منفی را به طور غیرمنطقی پیش بینی کنیم. برخلاف ترس شدید، ترس مزمن می‌تواند پاسخ طبیعی نجات‌دهنده ما را کاهش دهد و باعث شود باور کنیم که باید توسط یک نیروی بیرونی «نجات » یابیم.

بیشتر بخوانید: برای خروج از منطقه امن، با ناآسودگی آشتی کنید

چرا در ترس زندگی می‌کنیم؟

طبق تحقیقات دانشگاه هاروارد، بیش از 19 درصد از کل جمعیت در 12 ماه گذشته اختلال اضطرابی را تجربه کرده‌اند. آنها برخی از رایج ترین مسائل روانشناختی در ایالات متحده هستند. در دنیای مدرن، معمولاً ترس مزمن است که باعث مشکلات عمیق اضطراب ما می‌شود و همه چیز از رسانه ها گرفته تا کافئین، مورد سرزنش قرار می‌گیرند. اما زندگی در وضعیت سرزنش هرگز به کسی کمک نکرده است تا مشکلات خود را حل کند. زمان آن فرا رسیده است که بر احساسات خود مسلط شوید و زندگی خود را متحول کنید.

نشانه‌هایی که نشان می‌دهند شما در ترس زندگی می‌کنید.

آیا باور دارید که بسیاری از مردم بدون این که بدانند با ترس زندگی می کنند، زندگی را پشت سر می‌گذارند؟ این به این دلیل است که ترس اغلب با احساس راحتی اشتباه گرفته می‌شود. ما به زندگی راحت خود عادت می‌کنیم و فکر می‌کنیم که خوشحال و راضی هستیم. اطمینان یکی از شش نیاز انسانی ماست، اما وقتی بیش از حد راحت باشیم، باعث می‌شود در زندگی عقب بمانیم.

در ادامه به چند علایم اشاره کرده‌ایم که نشان می‌دهند شما با ترس زندگی می‌کنید:

کمال‌گرایی: نیاز به کامل بودن نقابی است که برای محافظت از خود در برابر یافتن صمیمیت و ارتباط واقعی می‌زنیم. همانطور که تونی رابینز می‌گوید، این پایین‌ترین استاندارد در جهان است، زیرا رسیدن به آن غیرممکن است.

بیشتر بخوانید: کمالگرایی یک آسیب است، نه یک توانمندی شخصیتی

قانع شدن: از سوی دیگر، رضایت دادن به چیزی کمتر از آنچه استحقاق آن را دارید، نشانه ی قدرتمندی است که اجازه می‌دهید نیازتان به قطعیت، کنترل زندگی‌تان را در دست گیرد. اگر یک رابطه خارق‌العاده و پرشور و شغلی که کاملاً دوست دارید را ندارید چون به کمینه‌ها قانع می‌شوید، احتمالاً در ترس زندگی می‌کنید.

اهمال‌کاری: به تعویق انداختن اهدافتان به «فردا» یا «زمانی که زمان بیشتری دارم»، همیشه یک تاکتیک کلاسیک به تعویق انداختن برای کسانی است که در ترس زندگی می‌کنند. وقت آن است که دست از بهانه جویی بردارید و دستیابی به رویاهای خود را آغاز کنید.

بی حس کردن خود: وقتی در یک وضعیت خوب و لذت بخش هستید، برای لذت بردن از زندگی خود به مواد مخدر یا الکل نیاز ندارید. خارج از زندگی اجتنابی، شما با روی گشاده پذیرای جهان و اتفاقات هستید، بر احساسات خود مسلط هستید و هر روز احساس شادی خالص می‌کنید.

 

چگونه زندگی در ترس را متوقف کنیم؟

با ترس مزمن، شما اضطراب را تجربه نمی‌کنید بلکه شما با آن زندگی می‌کنید. پاسخ شما به ترس به یک سبک زندگی ناسازگار تبدیل می‌شود و بر هر چیزی که فکر می‌کنید، احساس می‌کنید و انجام می‌دهید، تأثیر می‌گذارد. ترس، شما را در چرخه شکست و ناامیدی خود ماندگار نگه می‌دارد. نکته مثبت ترس این است که احساسات اطراف آن معمولا آنقدر ناخوشایند هستند که شما را به سمت یافتن راه دیگری سوق می‌دهند.

اجازه ندهید ترس شما را کنترل کند. راهبردهای زیادی برای جلوگیری از زندگی در ترس وجود دارد، از مراقبت از خود گرفته تا ورزش و جستجوی کمک حرفه‌ای. وقتی متعهد به رویارویی با ترس‌های خود هستید، می‌توانید راهبردهایی برای غلبه بر آن‌ها و یافتن آرامش پیدا کنید.

  • 1 منبع اضطراب خود را مشخص کنید.

اگر با ترس زندگی می‌کنید، اضطراب شما به حدی افزایش یافته است که کنترل زندگی شما را در دست گرفته است. شما دائماً در مورد نگرانی‌های خود فکر می‌کنید بدون اینکه به علت آن توجه داشته باشید. برای توقف زندگی در ترس، باید مشخص کنید که چه چیزی باعث ناراحتی شما می‌شود.

یک تکه کاغذ بردارید و هرآنچه به ذهن‌تان می‌رسد را یادداشت کنید. بعد از آن دور مواردی که برای شما ملموس‌تر هستند خط بکشید. به عنوان مثال: ترس از اینکه خانه‌تان بسوزد، بچه‌های‌تان گم شوند یا فردا شغل‌تان را از دست بدهید. با نوشتن چند اقدامی که می‌توانید برای جلوگیری از این اتفاقات انجام دهید، به خودتان احساس کنترل بدهید. سپس، نگرانی‌های ناملموس را شناسایی کنید. مانند: ترس از آخرالزمان، حمله بیگانگان از مریخ یا فروپاشی اقتصادی در سراسر جهان. خواهید دید که این‌ها شانس بسیار کمی برای وقوع دارند. اما همچنین خواهید دید که این ترس‌ها اغلب ریشه‌های عمیق‌تری دارند. اگر ترس‌های شما در این دسته قرار می‌گیرند، باید کمی خوداندیشی انجام دهید تا بفهمید چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید.

  • 2 توجه داشته باشید که زندگی به خاطر شما اتفاق می‌افتد.

همانطور که تونی رابینز می‌گوید: “زندگی برای شما اتفاق نمی‌افتد، بلکه به خاطر شما اتفاق می‌افتد.” درک واقعی و پذیرش این مفهوم اولین قدم برای تحقق است. وقتی به بازی سرزنش پایان می‌دهید و سرنوشت خود را در دست می‌گیرید، فرصت‌های بی‌پایانی برای شما باز می‌شوند. و وقتی دنیا را مکانی برای فرصت می‌بینید نه مکانی برای موانع، اجازه نمی‌دهید ترس شما را کنترل کند.

دلیل تعیین منبع اضطراب شما این نیست که بهانه‌ای برای ادامه زندگی در ترس به شما بدهد. این کار به شما کمک می‌کند تا نسبت به آن ترس‌ها قدرتمند شوید تا دیگر شما را کنترل نکنند. هنگامی که منبع را شناسایی کردید، می‌توانید داستان خود را جور دیگری بنویسید و طرز فکر خود را تغییر دهید. اولین قدم تشخیص این است که شما یک انتخاب دارید. شما می‌توانید نیروهای بیرونی را به خاطر احساسات خود سرزنش کنید و همچنان احساس کنید که کنترلی بر آنها ندارید، یا می‌توانید مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید و یاد بگیرید که چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید.

  • 3 بهانه آوردن را متوقف کنید.

مانند سرزنش، بهانه‌ها مکانیزم دفاعی هستند که برای اجتناب از مواجهه با مشکلات خود از آن استفاده می‌کنیم. وقتی بهانه‌ای داریم به راحتی می‌توان امیدها، آرزوها و رویاهای‌مان را کنار زد. مانند: زمان کافی نیست، پول یا منابع ندارم، خانواده دارم، خیلی شلوغ هستم… و ما به جای اقدام برای حرکت به سمت جلو، شروع به پنهان شدن پشت این بهانه ها می‌کنیم.

وقتی در ترس زندگی می‌کنیم، بهانه‌ها آرامش‌بخش و ایمن هستند. اما بهانه‌ها شما را دقیقاً به همان جایی که شروع کرده‌اید برمی‌گردانند. به یاد داشته باشید که دفعه بعد بهانه‌ای در ذهن شما شناور شد از خود بپرسید: آیا واقعاً جایی هستید که می‌خواهید در زندگی باشید؟ یا آیا از ترس عقب نشینی می‌کنید و به جای مواجهه با چالش، راحت بودن را انتخاب می‌کنید؟ با آگاهی بیشتر از تمایل مغزتان به استفاده از بهانه‌ها، در کنار گذاشتن آن‌ها بهتر عمل خواهید کرد.

  • 4 توصیه ها را به اجبار تبدیل کنید.

حتی موفق‌ترین افراد نیز گاهی اوقات احساس می‌کنند که در ترس زندگی می‌کنند. تفاوت در این است که به جای این که اجازه دهند ترس در رویاهای‌شان رخنه کند و زندگی را مستقیماً از رویاهایشان بیرون بکشد، می‌دانند اگر بهایی برای تمام انرژی و تمرکز خود برای تحقق اهداف و چشم اندازهای‌شان نپردازند، بهایی بسیار ترسناک‌تر خواهند داد. آن‌ها می‌دانند که ترس واقعی، زیستن در زندگی‌ای است که در آن ساکن شده‌اند یا آنچه را که واقعا می‌خواستند به خطر انداخته‌اند. چگونه این طرز فکر و دیدگاه را ذهن خود جای دهیم؟

خودتان را در 80 سالگی تصور کنید که به پایان عمرتان نزدیک شده‌اید. شما روی صندلی خود نشسته‌اید و به نحوه زندگی‌تان فکر می‌کنید. حالا به زندگی خود نگاه کنید انگار به هدفی که در این لحظه دنبالش هستید نرسیده‌اید. این موضوع چه تاثیری بر روند زندگی شما داشته است؟ پشیمانی شما از چیست؟ دوست داشتید برای چه چیزی وقت بیشتری می‌گذاشتید؟ ای کاش چه تلاشی می‌کردید؟ آیا اندوه و پشیمانی وجود دارد؟ آیا از خودتان می‌پرسید، “چه می شد اگر. . .؟” به این ترتیب، می‌توانید از ترس برای سوق دادن خود به سمت هدف نهایی‌تان استفاده کنید.

  • 5 نگرش رشد را فرا بگیرید.

مردم اغلب از آن چه می‌خواهند دست می‌کشند زیرا معتقدند رسیدن به هدف‌شان فراتر از توانایی های‌شان است. آن‌ها با ترس به زندگی خود ادامه می‌دهند و به همین زندگی قانع می‌شوند و فکر می‌کنند که هدفشان دست نیافتنی است. بنابراین حتی به خود زحمت نمی‌دهند برای آن هدف تلاش کنند. اما موفق‌ترین افراد ذهنیت رشد را پرورش می‌دهند. آن‌ها توانایی‌های خود را ثابت نمی‌دانند، بلکه آن‌ها را انعطاف پذیر می‌دانند. هنگامی که با شکست مواجه می‌شوند، سخت‌تر کار می‌کنند، استراتژی جدیدی را اتخاذ می‌کنند و  مدام به دنبال راه حل هستند. وقتی همه چیز چالش برانگیز می‌شود، تسلیم نمی‌شوند. در عوض، راه‌های جدیدی را جایگزین می‌کنند و برای رسیدن به اهداف خود سخت‌تر تلاش می‌کنند.

  • 6 بیاموزید که درد، بینش ارزشمندی به ارمغان می‌آورد.

هیچ فرد موفقی در دنیا وجود ندارد که مجبور نباشد بر موانع بزرگی غلبه کند. دردناک‌ترین تجربیات می‌توانند به اصلاح آنچه می‌خواهید و آنچه در زندگی نمی‌خواهید کمک کنند. شکست، ناامیدی، بن بست و…  همه این‌ها می‌توانند به عنوان وسیله‌ای برای انعکاس و گفتن، “این کار نکرد، مناسب نبود یا پس من واقعاً چه می‌خواهم؟، باشند.

به یاد داشته باشید، ما برای تطبیق ساخته شده‌ایم. بنابراین قدرت درونی خود را در آغوش بگیرید و از هر تجربه به عنوان ابزاری استفاده کنید تا به شما کمک کند بیشتر در مورد خودتان و آنچه واقعاً باید در زندگی داشته باشید بیاموزید. وقتی با یک تجربه دردناک روبرو هستید یا احساس می‌کنید آماده‌اید تا با ترس خود مواجه شوید، کسی را که تحسین می‌کنید تصور کنید که با ناملایمات مواجه شده است. آن‌ها به موفقیتی که اکنون دارند بدون این که یاد بگیرند چگونه زندگی در ترس را متوقف کنند، نمی‌رسیدند.

  • 7 مراقبت از خود را تمرین کنید.

تسلط بر احساسات و تغییر طرز فکر شما، موضوعی روان‌شناختی است. اما آیا اگر بدانید که اغلب مسائل روانشناختی مرتبط با عملکرد فیزیکی است تعجب خواهید کرد؟ عادات مراقبت از خود نیز بر وضعیت شما تأثیر می‌گذارند. ثابت شده است که فعالیت بدنی، افسردگی و اضطراب را کاهش می‌دهد. بنابراین دفعه بعد که احساس ترس کردید، بیرون بروید و پیاده روی کنید، یوگا تمرین کنید یا دوچرخه سواری کنید. همچنین ثابت شده است که مدیتیشن ذهن‌آگاهی برای مبارزه با اضطراب و افسردگی و حتی کاهش فشار خون موثراست. حذف کافئین و الکل از رژیم غذایی شما یکی دیگر از نکات مراقبت از خود است که برای کاهش احساسات اضطرابی ضروری است. هنگامی که خودمراقبتی جسمی و روانی را با هم ترکیب می‌کنید، دستورالعملی برای جلوگیری از زندگی در ترس دارید.

  • 8 ذهنیت فراوانی را فرا بگیرید.

ترس نمی‌تواند با احساسات مثبت همراه باشد. شما نمی‌توانید احساس ترس و شادی کنید، یا ترس و آرامش داشته باشید. شما نمی‌توانید ترس و قدردانی را همزمان احساس کنید. اما می‌توانید یکی را با دیگری جایگزین کنید. وقتی شکرگزار هستید، ترس ناپدید می‌شود و فراوانی ظاهر می‌شود. شما تمرکز خود را از  افکار منفی به  افکار مثبت تغییر می‌دهید. جایی که تمرکز می‌رود، انرژی جریان می‌یابد، بنابراین وقتی طرز فکر خود را به این روش تغییر می‌دهید، متوجه می‌شوید که طبیعتاً مثبت‌گرایی بیشتر و ترس کمتری  را وارد زندگی خود می‌کنید.

اتخاذ یک طرز فکر فراوانی، کلیدی است برای باز کردن قفل چگونگی توقف زندگی در ترس. می‌توانید این کار را با نگه‌داشتن یک دفتر  سپاس‌گزاری، مدیتیشن، استفاده از تجسم‌سازی، ارائه کلمات قدرتمند و غیره انجام دهید. دفعه بعد که مضطرب هستید یا ترسیده‌اید، جعبه ابزار قدرتمندی خواهید داشت که  برای غلبه بر آن احساسات می‌توانید در دست داشته باشید.

  • 9 در این جا و اکنون حضور داشته باشید.

وقتی در ترس زندگی می‌کنیم، اغلب در گذشته یا آینده نیز زندگی می‌کنیم. اجازه می‌دهیم اشتباهات گذشته ما را آزار دهند و بر تصمیمات آینده ما تأثیر بگذارند. ما آنقدر در ترس از آن‌چه ممکن است اتفاق بیفتد زندگی می‌کنیم که فراموش می‌کنیم از آنچه اتفاق می‌افتد لذت ببریم.  “گذشته با آینده برابری نمی‌کند مگر اینکه در آنجا زندگی کنید.

در دنیای فوق‌العاده متصل امروزی، زندگی در گذشته آسان‌تر از همیشه است. ارتباط مجدد با افراد سمی و یادآوری روابط قدیمی. هنگام گشت و گذار در اینترنت، خیال پردازی در مورد رابطه بعدی یا برنامه‌هایی برای تعطیلات که هرگز رخ نمی‌دهند، آسان است.

دست از از دست دادن فرصت‌های زندگی‌تان بردارید! تلفن خود را کنار بگذارید و از کامپیوتر فاصله بگیرید. ورزش یا بازی جدیدی را شروع کنید. با مردم در اینجا و اکنون ملاقات کنید. به جای نگرانی شروع به زندگی کنید.

  • 10 بدانید که شکست اجتناب‌ناپذیر است.

پس از این همه کار، هنوز باید یک حقیقت را بپذیرید: شکست خواهید خورد. این فقط بخشی از فرآیند است. هر فرد موفقی این را به شما خواهد گفت. شکست بینش‌هایی را فراهم می‌کند و ذاتاً راه‌های معیوب برخورد با مشکل را اصلاح می‌کند. هیچ معلمی به اندازه شکست و هیچ درسی در تاب آوری بهتر از داغ طرد شدن نیست. اگر از این تجربیات به‌عنوان اطلاعات منحصربه‌فرد استفاده کنید و در دفعات بعدی استراتژی و رویکرد خود را تنظیم کنید، مزیتی خواهید داشت که هیچ کس دیگری ندارد. با طرز فکر درست می‌توانید داستان خود را تغییر دهید و با زندگی در ترس خداحافظی کنید.

اگر آماده هستید که یاد بگیرید چگونه زندگی در ترس را متوقف کنید، باید تصمیم بگیرید که رویاهای شما مهمتر از ترس شما از شکست هستند. همین امروز تصمیم بگیرید که بر ترس های خود مسلط شوید و به عنوان شادترین و موفق ترین نسخه ممکن از خودتان شروع کنید.

مقاله از وبسایت تونی رابینز

امتیاز دهید

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *