عادتی را در نظر بیاورید که با شوق زیادی سعی کردید حفظ کنید اما علیرغم تلاشی که کردهاید، همچنان از میان انگشتانتان میلغزد. شما تنها نیستید! اکثر مردم در تغییر عادات خود شکست میخورند و حتی پژوهشها آن را ثابت کرده است. اما چه کاری میتوانید انجام دهید تا در نهایت عادتهای خوب خود را نگه دارید تا باعث بهبود عملکرد شما شود؟
یکی از راههای افزایش شانس موفقیت، ردگیری عادتها و کارهای انجام شده است. ابزارهای ردگیری عادات به شکلهای مختلفی از تقویمهای خاص و اپلیکیشنهای تلفنهای هوشمند گرفته تا راه حلهای فیزیکی وجود دارند. اما چرا مفیدند؟
بیایید به این موضوع بپردازیم که چگونه و چرا ردیابی عادات شما به طور قابل توجهی شانس شما را برای تغییر آنها افزایش میدهد و باعث بهبود عملکرد میشود.
مسئولیت پذیری را افزایش میدهد
احتمالاً شنیدهاید که نوشتن اهداف، شانس دستیابی شما را افزایش میدهد. این به دلیل ایجاد مسئولیتپذیری است. وقتی هدفی را در “ذهن” خود تعیین میکنیم، هیچ نوع پاسخگویی وجود ندارد. فقط بخشی از تصورات ماست. فکری که هیچکس از آن خبر ندارد و ما این قدرت را داریم که آن هدف را در یک چشم به هم زدن از بین ببریم. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که دیگر به آن فکر نکنیم و به راحتی میتوانیم طوری رفتار کنیم که انگار هرگز وجود نداشته است.
وقتی آن را یادداشت میکنیم تمام اینها تغییر میکند. ناگهان هدف شکل فیزیکی به خود میگیرد، میتوانیم آن را ببینیم، لمسش کنیم و به اشتراک بگذاریم. شاهدی داریم که آن هدف وجود دارد و در جهان متجلی میشود. و حتی اگر آن را در زبالهدان بیندازیم، نمیتوانیم وجود آن را انکار کنیم.
مسئولیتپذیری باعث بهبود عملکرد ما میشود و آن را تسریع میکند. ما را تشویق میکند که اقدام کنیم و زمانی که مایل به اقدام نیستیم، اهدافمان را کنار بگذاریم. بهترین راه برای افزایش مسئولیتپذیری، قرار دادن ساختارها و سیستمهایی برای اندازهگیری و ثبت پیشرفت شما است.
هنگامی که میخواهید رفتار روزانهی خود را تغییر دهید، ردیابهای عادتی یا Habit Trackerها مفید هستند. بهترین چیز در مورد آنها این است که هیچ چیز دوپهلویی وجود ندارد. شما کار یا مورد موجود در لیست را انجام دادهاید یا انجام ندادهاید. اگر میخواهید شانس موفقیت خود را افزایش دهید، از قدرت پاسخگو بودن به ردیاب عادتها استفاده کنید.
پاداش دارد
وقتی صحبت از ایجاد یک عادت جدید میشود، بازخورد و پاداش اغلب به تعویق میافتد. تجسم پیشرفتی که با عادات جدید خود حاصل کردید میتواند دشوار باشد. شاید یک ماه است که ورزش کردهاید، اما هنوز تغییری در بدن خود نمیبینید. یا شاید به مدت 16 روز متوالی کتاب خواندهاید، اما هنوز به طور قابل توجهی هوشمندتر نیستید. اغلب زمان میبرد تا نتایج مورد نظر ظاهر شود. ایجاد عادت موفق مانند یک ماراتن است، نه یک دوی سرعت.
در حالی که منتظر پاداشهای بلندمدت تلاشهای خود هستید، نیاز دارید تا در کوتاهمدت به آن پایبند باشید. بنابراین شما نیاز به بازخورد فوری و تقویت مثبت دارید تا به شما یادآوری کند که در مسیر درست قرار دارید. اینجاست که یک ردیاب عادت میتواند به شما کمک کند. ردیابهای عادت به شما بازخورد فوری و مثبت میدهند که به شما برای رفتارتان پاداش میدهد. دیدن تجسم پیشرفت شما رضایتبخش است و هر روز نشاندهندهی گام دیگری در جهت دستیابی به اهداف شماست.
شما را متمرکز نگه می دارد
این تکاندهنده است که ببینیم چقدر فراموشکاریم. چند بار پیش آمده که نام فردی را که چند ثانیه پیش خود را به شما معرفی کرده فراموش کردهاید؟ یا چند بار تصمیمات سال جدید خود را از خاطر بردهاید؟ این ما را به نقطه سوم میرساند.
یکی از دلایلی که باعث میشود ما در رسیدن به اهداف خود شکست بخوریم، به دلیل از دست دادن تمرکز است. حتی برای افرادی که بهشدت در جهت موفقیت در تلاشاند، از دست دادن تمرکز امری عادی است. انواع و اقسام وقفههایی در زندگی وجود دارد که میتواند باعث از دست رفتن تمرکز ما شود.
به یاد داشته باشید، ایجاد یک عادت جدید کار آسانی نیست و نیازمند کار مداوم و اراده است. چه از یک اپلیکیشن تلفن همراه یا تنها یک تکه کاغذ استفاده کنید، ردیاب عادتی شما را درگیر نگه میدارد، بازخورد فوری ارائه میدهد و شما را از گم کردن مسیر باز میدارد.
یک تجربهی شخصی متفاوت: اوضاع آن قدرها هم بد نیست
ردیابی روزانهی عادتها میتواند حقایقی را در مورد بهرهوری شما آشکار کند
همهی ما شنیدهایم که باید حداقل کمی از زمان خود را صرف پیگیری نحوه گذراندن ساعات روز خود کنیم. مانند یادداشت کردن رژیم غذایی، ردیابی زمانی که صرف میکنیم میتواند به ما کمک کند تا ببینیم در کجا زمان را تلف میکنیم و کجا باید منابع خود را دوباره تخصیص دهیم. ردیابی روزانه به من کمک کرد به عادات رفتاری و نحوهی استفاده از منابعم آگاه شوم.
من از اپلیکیشنهایی برای ساختاردهی و ردیابی زمان خود استفاده میکنم و خیلی بیشتر از آنچه تصور میکردم درباره بهرهوریام به من اطلاعات میدهند. همچنین به من کمک میکنند تا متوجه شوم نحوه گذراندن وقتم از بیرون با چیزی که خودم فکر میکنم فرق دارد.
مثلا یک بار پس از جمعآوری دادهها برای چند روز از هفته، مشتاق یافتن راهی برای انجام کارهای بیشتر در زمان کمتر، به حداکثر رساندن فعالیت روزانهام و به اشتراک گذاشتن آن بودم. وقتی تاثیر آن را دیدم متوجه شدم که کارم را خوب انجام دادهام. بیشتر روزها من بسیار تلاش میکنم بهرهوری خوبی داشته باشم. به همین دلیل است که معتقدم ردیابی بهرهوری در طول روز برای افرادی مانند من ضروری است.
دو دلیل برای ردیابی عادات وجود دارد، حتی اگر فکر میکنید از روزهای خود کاملاً به درستی استفاده میکنید:
کاری را که انجام میدهید فراموش میکنید
بسیاری از روزها را با این فکر به پایان میرسانم که :”چرا امروز کاری انجام ندادم؟” روزی خودم را برای توقف قطار بهرهوری – به خاطر بیرون رفتن در وسط روز کاری برای ملاقات یک دوست – به صورت ذهنی زیر سوال میبردم. با این حال، نکته اینجاست، وقتی به روز خود نگاه میکنم، کارهای بسیار بیشتری از آنچه به یاد داشتم انجام داده بودم: مقاله نوشتم، به بسیاری از پیامهای مراجعان پاسخ دادم، در مورد مقالات آینده مطالعه کردم. خرده کارهای شخصی را هم انجام داده بودم.
آنقدر به بهبود بهرهوری خود عادت کرده بودم که فراموش کردم برای کاری که واقعاً انجام میدهم به خودم اعتبار و ارزش بدهم.
اگر مانند من مدام دنبال پیشرفت هستید، اگر فراموش میکنید پیروزیهای روزانهتان را جشن بگیرید، خوب است ساعات کاری خود را پیگیری کنید و سپس برای یک بار هم که شده به خود استراحت دهید. میدانستم که به این استراحت احتیاج دارم. اما صحبتی که با خودم داشتم 90% منفی بود و لازم بود انتقادگر درونم را خاموش کنم. چگونه سخت کار میکنید و هرگز به قدر کافی کار نمیکنید؟ اما وقتی واقعاً بررسی کردم که چند کار را به سرانجام رساندهام، این طرز فکر تغییر کرد. احتمالاً شما نیز در اصل کارهای زیادی را انجام دادهاید. ممکن است چنین به نظر نرسد اما در حال پیشرفت هستید.
همه میدانیم که ما انسانها تمایل داریم چیزهای بد را بیشتر از چیزهای خوب به خاطر بسپاریم، اما من قبلاً فکر نمیکردم که این برای بهرهوری نیز صدق کند.
پرده از بهرهوری واقعیتان بردارید
در آن روزی که میانهی ساعات کاری به ملاقات دوستم رفته بودم، به شدت از خودم ناامید شدم که کارم را متوقف کردم و از بهرهوری روزم کم کرده بودم. اما در واقع به جایی رسیده بودم که دیگر کارم را انجام نمیدادم و مغزم نیاز به استراحت داشت. بنابراین، من بیرون رفتم و با دوستم قهوه خوردم. اگرچه در ابتدا آن را یکی از شکستهای اصلی بهرهوری خود در آن روز میدانستم، نگاه کردن به نمودار عملکردیام به من کمک کرد تا متوجه شوم که بخش کوچکی از روز من فضای منفی زیادی را در مغزم اشغال میکرد.
در بعضی مواقع من علاوه بر فراموش کردن موفقیتهایم، بهرهوری روزانهام را نیز نادیده میگیرم. اگر کاری دشوار باشد من آن را به عنوان فعالیت سازنده تصور میکنم. اگر کار آسانی باشد (مانند باغبانی و رسیدگی به گیاهانم) یا چیزی که نتیجهی ملموس و قابل اندازهگیری نداشته باشد، فرض میکنم که کار سازنده و مفیدی نیست و متعاقباً زمانی را که برای انجام آن صرف میکنم بیش از حد تخمین میزنم.
ملاقات با دوستم مانند فرصتی برای تنفس در آن روز بود. توانستم لحظهای وقت بگذارم، بیرون بروم، ذهنم را باز کنم و مجدد شروع کنم. در واقع، احتمالاً این کار بازدهی من را بیشتر کرد. پیگیری اعمال روزانهام به من کمک کرد تا ببینم میتوانم برای لحظهای به خودم آرامش دهم و آنقدر که فکر میکردم بر بهرهوری من تأثیری ندارد.
نتیجهگیری
بعضی مواقع نیاز داریم تا به مسائل از زاویهی دیگری نگاه کنیم. اگر اکنون در حال خواندن مقالهای در مورد بهرهوری هستید، به احتمال زیاد فردی هستید که این موضوع برایتان دغدغه است و احتمالاً قبلاً این کارها را انجام دادهاید. شما را بابت خواندن این مقاله تحسین میکنم.
میدانم که شخصاً بابت انجام تمام کارها خودم را تشویق نمیکنم. در ردیابی روزهایم، فکر میکردم راههایی برای کارآمدتر بودن پیدا کنم. در عوض، راههای جدیدی برای سپاسگزاری از دستاوردهایم پیدا کردم. متوجه شدم که استراحتهای کوچک بیشتر از اینکه صدمه بزند به بهبود روند کارهایم کمک میکند و من اغلب کارهای بزرگی را که انجام میدهم فراموش میکنم. این هفته، شما را دعوت میکنم تا با به رسمیت شناختن دستاوردهایتان، بهرهوری خود را چند برابر کنید.